سکوت گوش خراش !!!

صدای سنگین سکوت در وبلاگم پیچیده (!)

سکوت گوش خراش !!!

صدای سنگین سکوت در وبلاگم پیچیده (!)

خواب / بد ترین روز زندگی . . .

 

عید سال ۱۳۸۱ می خواستیم بریم شمال شب قبل از حرکت آبجیم ( شبنم ) خواب دید تو راه با یه کامیون تصادف می کنیم . توی ماشین قرآن داشتیم واسه همین هیچکدوممون هیچیمون نشد . فرداش قبل حرکت به مامانم گفت خواب بد دیدم مامانم گفت خواب بدو نباید تعریف کرد ایشالا خیره . ما همیشه توی ماشینمون دعا داشتیم بابام صدقه را همیشه کنار میذاشت اون روزم همین شد هم دعا داشتیم هم صدقه انداختیم . خلاصه راه افتادیم و توی راه با یه سواری تصادف کردیم و همه مون راهی بیمارستان شدیم و تا چند ماه درگیر بیمارستان بودیم .  

 

 

پاورقی ۱ : شما هم تا حالا خوابی دیدید که واقعی شده باشه ؟؟؟ 

پاورقی ۲ : بد ترین روز زندگیتون چه روزی بوده ؟؟؟ 

نظرات 19 + ارسال نظر
بابالنگ دراز یکشنبه 30 آبان 1389 ساعت 01:10 ب.ظ http://khateratebarani.blogsky.com

اره چند مورد هست که خواب دیدم واقعی از اب در اومده ولی در کل اعتقادی بهش ندارم
بد ترین روز زندگیم روزی بوده که خبر فوت بابامو شنیدم
خبری که همه ی زندگیمو تحت تاثیر خودش قرار داد
هنوز که هنوزه باور نمیشه که هشت ساله از دست دادمش
خدا همه ی عزیزانمونو برامون حفظ کنه که خیلی ارزش دارن برامون
********************************
وبلاگمو آپ کردم خوشحال میشم سرکی بزنی و نظر بدی
منتظرتم

واقعا متاٌسفم

حامد یکشنبه 30 آبان 1389 ساعت 01:52 ب.ظ http://rem-online.blogsky.com

سلام
وبلاگ جالبی داری
از این مدل بلاگ ها خوشم میاد
یه نوع صمیمیت خاصی توشه که آدم احساس خوبی می گیره موفق باشی





به منم سر بزن
در کلبه مت رونق اگر نیست صفا هست

آرمان یکشنبه 30 آبان 1389 ساعت 02:08 ب.ظ http://abdozdak.blogsky.com/

دفعه بعد قبل از خواب صدقه بده آبجی نسیم. دیر داده بودی.

کرانه یکشنبه 30 آبان 1389 ساعت 02:12 ب.ظ http://www.bikaraanemehr.blogsky.com

آره واسه همین گاهی به خواب بدام فکر نمی کنم
ولی اصولا به هرچی فکر کنی همون واست واقع می شه
این بستگی به این داره که یه موضوع چقدر فکرتو مشغول کنه
بیا به من سر بزن

SNIPeR یکشنبه 30 آبان 1389 ساعت 07:10 ب.ظ http://firetux.blogsky.com

حالا که به خیر گذشته ،
بهش فک نکن عزیزم ...

باشه داداشی

مجتبی دوشنبه 1 آذر 1389 ساعت 12:50 ب.ظ http://loves20.blogsky.com

سلام.
عجب خوابی خدا رو شکر خواب ندیده ود با قطار تصادف کردید وگرنه زبونم لال با کامیون تصادف ...
اره این ابجی شبنم یه وقت هایی کارش خیلی درسته
یه بار خواب دیدم بابام داره وصیت میکنه و حالش هم خوب نیست توی خونه خاله ام بود بعد از حدود دوسال پدرم توی بیمارستان بستری شد حالش وخیم بود همون حرفهایی که توی خواب بهم زده بود اونجاه بهم گفت
شوهر همون خاله ام هم پیش بابام بود کاراش رو براش انجام میداد

بعله !!!

مجتبی دوشنبه 1 آذر 1389 ساعت 01:00 ب.ظ http://loves20.blogsky.com

خوب در بد سلیقه ای شما شکی نیست
(شوخی)

خب من به شعر نظرم نمیاد !!!

Red beetlE دوشنبه 1 آذر 1389 ساعت 03:11 ب.ظ http://fire-fighter.blogsky.com

من زیاد خوابام به حقیقت نپیوسته... چون کلا زیاد خواب درست و حسابی نمیبینم و اکثرا چرت و پرت و یه چیزای باحالین...!

فقط یه بار خواب دیدم مردم که فرداش فهمیدم مردم... ولی اصلا نگرانم نمیکرد... رفتم اون دنیا، انقدر که خونسرد بودم ریدم تو اعصاب عزرائیل و هرچی فرشته هس ... گفتن برگرد برو همونجایی که بودی!

آرمان سه‌شنبه 2 آذر 1389 ساعت 01:21 ب.ظ http://abdozdak.blogsky.com/

لینک شدین. دیگه باید رفت و شدهای ما را تحمل کنید.

سارا سه‌شنبه 2 آذر 1389 ساعت 05:04 ب.ظ

اپم بام همدردی کن حالم خوب شه...

پویا پنج‌شنبه 4 آذر 1389 ساعت 03:20 ب.ظ http://loooove.blogsky.com

سلام.ممنون همچنین عید شما هم مبارک.موافق به تبادل لینک هستی جونم؟خبرم کن.

پویا پنج‌شنبه 4 آذر 1389 ساعت 04:06 ب.ظ http://loooove.blogsky.com

سلام.من هم لینکت کردم.ممنون از لطفت آجی کوچولووووووو

پویا پنج‌شنبه 4 آذر 1389 ساعت 04:38 ب.ظ http://loooove.blogsky.com

راستش نه آجی.آخه بهش دسترسی ندارم.یه دو ماهی هست که بار کردن رفتن کرج.هنوز منتظرم که موبایل بخره.خودشون قبلا وضعشون خیلی خوب بود و لی پدرش لنجش غرق شد و ژدره بدبخت شد.

Unicorn پنج‌شنبه 4 آذر 1389 ساعت 05:04 ب.ظ http://fire-fighter.blogsky.com

آره منم یه بار یه خواب دیدم که تقریبا 15 روز بعدش تو واقعیت برام اتفاق افتاد...البته هم خوابش هم اتفاقش شخصیه!
بدترین روز زندگیمم همون روزی بود که این واب تعبیر شد

Unicorn پنج‌شنبه 4 آذر 1389 ساعت 05:05 ب.ظ http://fire-fighter.blogsky.com

*واب=خواب!!

immortal جمعه 5 آذر 1389 ساعت 05:55 ب.ظ http://jangavaran.blogsky.com

خواب هام زیاد تعبیر نمیشه(بیشتر تخیلیه)

معین شنبه 6 آذر 1389 ساعت 04:24 ب.ظ http://parsinameh.blogsky.com

متاسفم ...
بعد از یک ماه بی سوژگی و دست به قلم نبردن ، بلاخره آپ کردم . دوست دارم بخونیش ... امیدوارم خوشت بیاد .

مجتبی دوشنبه 8 آذر 1389 ساعت 10:53 ق.ظ http://loves20.blogsky.com

سلام بی معرفت چطوری خوبی خوشی؟

فکر کنم شما خیلی مرد باشید چون هر وقت میام تویوبت میبینم حرفت مثل دفعه ی قبله

خب چه خبر ها هنوز امتحان داری؟

Red beetlE دوشنبه 8 آذر 1389 ساعت 04:16 ب.ظ http://fire-fighter.blogsky.com

تازگیا یه خواب دیدم ولی به حقیقت نپیوست! خیلی دوست داشتم بپیونده ولی حیییییف! خیلی خیلی دوس داشتم به حقیقت بپیونده! آرزوم اینه که بتونم واسه یه دقیقه هم که شده بابابزرگمو ببینم دوباره...... خیلی خیلی دوسش داشتم، خوابم هم درمورد اون بود...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد